87/6/27
8:30 ص
چه کسانی سکولاریسم را در بدنه کشور نفوذ می دادند؟!
قاسم روان بخش
پدیده سکولاریزه کردن کشور از دیرباز مورد توجه برخی غربزدگان قرار گرفته است؛ رژیم شاه سالها با سرمایهگذاری سنگین روی این پروژه تلاش کرد تا اینگونه وانمود کند که سیاست از دیانت جدا است، دین حق اظهار نظر در مسائل حکومتی ندارد؛ ولی خواندن نماز و گرفتن روزه و رفتن به مسجد برای کسانی که مایل باشند، بلامانع است! اجرای این پروژه که سر انجامی جز حذف دین از جامعه نداشت، با مقاومت حوزههای علمیه و علمای بزرگ بهویژه حضرت امام خمینی(ره) رو به رو شد و سرانجام در 22 بهمن 1357 با پیروزی انقلاب اسلامی و تشکیل حکومت دینی، رسما شکست خورد. امام(ره) بارها بر عینت سیاست و دیانت تاکید میکردند و میفرمودند:
اسلام از سیاست جدا نیست، اسلام مثل جاهای دیگر نیست، مثل مذاهب دیگر نیست که ذکر و دعا باشد. اسلام سیاستش با سایر احکامش با هم هستند. (صحیفه امام، ج 3، ص 517)
پس از انقلاب اسلامی نیز بهرغم تاکیدات حضرت امام(ره) و بیرغبتی مردم به سکولاریسم، روشنفکران وابسته مثل اعضای جبهه ملی و گروهک نهضت آزادی و برخی لیبرالها سعی میکردند در زیر پوست نظام، سکولاریسم را ترویج و این باور را در جامعه ایجاد کنند که حکومت دینی شدنی نیست! این حرکت در سالهای پس از جنگ بهویژه در دوران حکومت مدعیان اصلاحات به تدریج از حالت زیر پوستی خارج شد و شکل رسمی به خود گرفت تا جایی که برخی مسوولان آن روز نیز از ضرورت تحقق سکولاریزم سخن میگفتند! مقام معظم رهبری در دیدار اخیرشان با هیات دولت ضمن ابراز تاسف از وجود چنین پدیده شومی در برخی دولتهای پیشین و اظهار خوشحالی از مهار شدن آن توسط دولت نهم فرمودند: «گرایشهای سکولاریستی - که متاسفانه باز داشت در بدنه مجموعه مدیران کشور نفوذ میکرد، جلویش گرفته شد. نظام انقلابی بر مبنای دین و بر مبنای اسلام و بر مبنای قرآن شکل گرفته و به همین دلیل از حمایت میلیونی این ملت برخوردار شده و جانهایشان را کف دستشان گرفتهاند و جوانهایشان را به میدانهای خطر فرستادهاند؛ آن وقت مسؤولان یک چنین نظامی دم از مفاهیم سکولاریستی بزنند؟! یکی بر سر شاخ و بن میبرید. یعنی خودشان بنشینند و بنا کنند بن این مبنا و قاعده را کلنگ زدن! خیلی چیز خطرناکی بود. خب الحمدلله اینها جلویش گرفته شد»(1)
معالاسف این تفکر که روزی در وزارت ارشاد و دولت کارگزاران مورد حمایت قرار میگرفت، از سال 76 تا 84 زمام قوه مجریه را در کشور بهدست گرفت. در این مدت گذشته از این که عملکرد آن به گونهای تنظیم شده بود که جایی برای دین باقی نماند، رسما نیز بر ضرورت کنار گذاشتن دین از سیاست تأکید میشد. هاشم آغاجری عضو موثر حلقه کیان و از اعضای شورای مرکزی سازمان نامشروع مجاهدین که به عبارتی یکی از مغزهای متفکر اصلاحات محسوب میشود، دین را افیون دولتها و ملتها دانسته! و محکوم به ارتداد شد. معالاسف این اظهارات سخیف نه تنها مورد اعتراض مسوولان قوه مجریه و مقننه وقت قرار نگرفت، که در مقابل حکم قاضی شجاع همدان ایستادند و آن را حکم ننگین خواندند! و سرانجام نیز با پا در میانی آنها حکم اعدام وی لغو شد! محمد مجتهد شبستری که پس از یک دوره طولانی قلم زدن بر ضد دین و ارزشهای دینی و الهی سرانجام خود را خلع لباس کرد، بارها بر این نکته تاکید میکردکه «دین، نظام حکومتی ندارد»(2) و «اسلام هیچ حکمی در باب سیاست، نسبت به مسائل عصر ما ندارد.»(3) عبدالکریم سروش که عضو موثر حلقه کیان و از تئوری پردازان جبهه اصلاحطلبی بهشمار میرود، با تاکید بر جدایی دین از سیاست مینویسد: «حقیقت دین، همان تجربه فردی دینی است که در مورد پیامبران «تلقی وحی» نام گرفت و دین هیچ ارتباطی به امور اجتماعی و سیاسی و حکومتی ندارد.»(4)
نفوذ اندیشه الحادی سکولاریسم در کشور آنچنان شتاب گرفت که در دوره دوم ریاست جمهوری آقای خاتمی، عضو شورای مرکزی حزب مشارکت در نشست جوانان این جبهه میگوید: «ما هیچ قیدی را بر مردم سالاری نمیپذیریم و مردم سالاری را بهعنوان یک روش و شیوه بازی پذیرفتهایم؛ بنابراین ما در مقام اول از مردم سالاری دفاع میکنیم و حاضر نیستیم دیگران برای مردم سالاری قید بگذارند»(5) حزب مشارکت با حذف پسوند دین از مردم سالاری طی بیانیهای اظهار کرد: «ایران اسلامی هیچ راهی جز استقرار مردم سالاری ندارد و جنبش اصلاحات که در حقیقت تجلی اراده ملی برای استقرار مردم سالاری است در پی زدودن حشو و زوایدی است که بر اندیشه مردم سالاری که منبعث از آرمانهای بلند انقلاب اسلامی و بنیانگذار آن حضرت امام خمینی(ره) است روییده است»(6) اکبر گنجی، یکی دیگر از اعضای حزب مشارکت، با نوشتن کتاب «مانیفست جمهوری خواهی» طرح جایگزینی جمهوری تمام عیار بهجای «جمهوری اسلامی» را مطرح کرد و نوشت: «اصولا مردم سالاری با دین در تناقض است.» وی سرانجام پیشنهاد رفراندوم برای تبدیل نظام جمهوری اسلامی به نظام جمهوری مدرن و تمام عیار را مطرح میسازد! پیشنهادی که از سوی ضد انقلابیهای خارج نشین و سران کاخ سفید به شدت مورد استقبال قرار میگیرد. رادیو آمریکا خطاب به مدعیان اصلاحات میگوید: «شورش به نتیجه نمیرسد؛ رفراندوم را مطرح کنید»(7) خبرگزاری آلمان نیز با جهت دهی به حرکت سیاسی مدعیان اصلاحات رفراندوم را پیشنهاد میکند و میگوید: «اصلاحطلبان راه خروج از حاکمیت و رفراندوم را طی خواهند کرد»(8)
همراه با این فضا سازیها آقای خاتمی واژه «جمهوری اسلامی» را از شعار تاریخی ملت ایران حذف و بهجای آن واژه «پیشرفت» قرار داد و آنقدر شعار «استقلال، آزادی، پیشرفت» را به مناسبتهای مختلف تکرار کرد تا در افکار عمومی به یک باور تبدیل شود. عملکرد آقای خاتمی مورد اعتراض علما و مردم قرار گرفت، آیت ا... مصباح یزدی به حذف اسلام از شعار ملت ایران در سخنرانی قبل از خطبههای تهران به شدت اعتراض کرد.(9)
این اقدامها در حالی انجام میشد که مجلس ششم بهدنبال بررسی لوایح دوقلویی بود که آقای خاتمی برای اهداف فوق فرستاده بود! در لایحه اصلاح قانون انتخابات، «اسلام» و «ایرانی بودن» از شرایط نامزدی مجلس حذف شده بود! و در لایحه افزایش اختیارات ریاست جمهوری، حذف تدریجی ولایت فقیه و تبدیل شدن رئیس جمهور به قدرت مطلقهای که میتواند به قوه مقننه و قضائیه و حتی رهبری نظام تذکر قانون اساسی بدهد و در صورت بیتوجهی به آن تبصره ماده 14 درباره آنها که انفصال از مسوولیت و زندانی شدن آنها است اعمال کند(!10) عبدالکریم سروش، تئوریسین جبهه دوم خرداد، نیز پس از دو سال اقامت در آمریکا به ایران بازگشت و موضوع رفراندوم را بهعنوان سوغات سفر به اصلاحطلبان پیشنهاد کرد و گفت: «با توجه به احتمال رد لوایح پیشنهادی دولت اصلاحات تاکید خاتمی بر استفاده از ظرفیتهای قانون اساسی از جمله رفراندوم را میتوان در این راستا مورد توجه قرار داد»(11) پس از این پیام بود که خانم حقیقتجو، عبایی خراسانی، سید ناصر قوامی، محسن آرمین، محمدرضا خاتمی [نایب رئیس مجلس و دبیر کل حزب مشارک] و... تهدید کردند چنانچه شورای نگهبان با لوایح دوقلو مخالفت کند به آرای عمومی و رفراندوم مراجعه کرده و در صورت عدم موفقیت از حاکمیت خارج خواهیم شد.(12) در این راستا کمیته سه جانبه طیف ملی - مشارکت و دفتر تحکیم وحدت برای موضوع رفراندوم و تغییر قانون اساسی فعالیت خود را آغاز میکنند (13) همراه با این تلاشهای داخلی، دشمنان خارجی نظام هم سعی میکردند که خطوط کلی ارائه شده را پشتیبانی کنند تا هرچه زودتر به اهداف از پیش تعیین شده یعنی حذف اسلام و دین و جایگزینی نظام سکولاریستی تحقق یابد. در همین راستا روزنامه آمریکایی «کریستین ساینس مانیتور» نوشت چنانچه این لایحه با مخالفت شورای نگهبان رو بهرو شود، اصلاحطلبان باید اقدام به برگزاری همهپرسی کرده و جوانان را به خیابانها بکشانند»(14) جیمز ولسی، رئیس سابق سازمان سیا و مشاور وقت بوش در مصاحبه با مجله آمریکایی «فرانت پیج» نیز بر همین مطلب تاکید کرد و گفت: «آنچه مهم است، این است که تغییر در ایران ریشهای و اساسی باشد، چه آرام و چه سریع، ساختار کلی دولت میتواند باقی بماند ولی مراکز اصلی قدرت در شورای نگهبان و سایر نهادها باید حذف شوند»(15) مدعیان اصلاحات فکر میکردند با این تهاجم سنگین به افکار عمومی، پیروز خواهند شد و به هدف شوم سکولاریزه کردن انقلاب دست خواهند یافت ولی طولی نکشید که با شکست سنگین در انتخابات شوراها و سپس مجلس هفتم فضا تغییر کرد و خاتمی خود رسما مجبور به باز پس گیری لوایح ضد اسلامی دوقلو گردید ولی معالاسف این تفکر همچنان در او و یارانش باقی است، چنانچه فرصتی پیدا کنند در جهت اجرایی کردن آن خواهند کوشید. شاهد آن اظهارات سخنگوی حزب کارگزاران، آقای حسین مرعشی، است که پس از تشکیل دولت نهم صریحا اظهار داشت: ما طرفدار مکتب لیبرالیزم هستیم، اسلام فاقد نظام سیاسی، اقتصادی است! معالاسف این اظهارات از سوی پدر معنوی آن حزب - آقای هاشمی رفسنجانی - مورد اعتراض قرار نگرفت! به فضل الهی و با رهبریهای هوشمندانه مقام معظم رهبری و روی کار آمدن دولت نهم که رئیس جمهور آن شخصیتی متدین و مکتبی است، این امر خطرناک کنترل شد و دهه سوم انقلاب به دهه اول انقلاب یعنی دوران تلاش برای اسلامیزه کردن نظام گره خورد، شعارهای امام و انقلاب زنده شد و چرخهای انقلاب اسلامی مجددا در مسیر اصلی خودش قرار گرفت.
در پایان توجه به این نکته اساسی لازم است که باید مراقب بود سکولارها دوباره با جمعآوری عده و عده و تخریب گسترده دولت انقلاب، این قطار را از مسیر خودش خارج نکنند و فرهنگ سکولار و بیدینی را بر کشور حاکم نسازند.
پینوشتها
1. جمهوری اسلامی، 5/6/87، ص12
2. هفته نامه پیام هامون، اسفند 77
3. ماهنامه کیان، فروردین 78
4. صبح امروز، خرداد 78
5. رویدادها، شماره 24، ص4
6. سایت رویداد، 5/8/81
7. پرتو سخن، 18/9/81
8. 13/6/81
9. پرتو سخن، 18/9/81، ص 2
10. بنگرید موارد 14 و 15 لایحه افزایش اختیارات ریاست جمهوری
11. اعتماد، 12/6/81
12. مردم سالاری، 9/6/87؛ اعتماد، 13/6/81؛ جوان، 27/8/81؛ همبستگی، 11/7/81
13. رسالت، 10/6/81
14. همان، 17/6/81
15. بصیرت، شماره 49، آبان 81، ص 24
///////////
جوانان مومن ایران اسلامی به هوش باشید و فریب تبلیغات و جار و جنجال این جماعت ضد دین و مدعیان اصلاحات را نخورید که اینان هرگز دلشان به حال ملت مظلوم و رنجدیده ایران نسوخته و نخواهد سوخت......
پیام رسان